هوش مصنوعی (AI) از داستانهای علمی به آزمایشهای آزمایشگاهی و اکنون به فعالیتهای تجاری واقعی منتقل شده است. بیشتر افراد در حال حاضر هنگام خواندن توصیه های محصول در آمازون، دریافت هشدارهای تقلب در کارت اعتباری خودکار یا درخواست از دستیار گوگل برای پخش موسیقی خاص، این فناوریها را پیدا میکنند. اما هوش مصنوعی همچنین از طریق روشهای کمتر قابل مشاهده مانند ارزیابی امتیازات مشتری برای اعتبار و تأمین مالی، تجزیه و تحلیل ادعاهای ضمانت نامه برای کشف مشکلات تولید، زنجیره تأمین، دانشجویان دانشگاه طبقه بندی مشاغل و حتی کمک به دادگاهها در تعیین نحوه قضاوت و تعیین مجازاتهای کیفری .
شرکت ها هنوز در مراحل اولیه پذیرش هوش مصنوعی و یادگیری نحوه کارکرد این فناوری هستند. چالش امروز کمتر در مورد درک مسائل فنی و تواناییهای فناوری است، و بیشتر در مورد ایجاد یک استراتژی، تعیین چارچوب اقدامات لازم برای “هوش مصنوعی مسئول” ، سرعت بخشیدن به تغییر از آزمایشات به هوش مصنوعی در مقیاس کامل از فرزندخواندگی است.
شرکت ها برای دستیابی به منافع قابل توجه برای تجارت هوش مصنوعی باید در چندین جبهه عمل کنند. موارد اصلی دستور کار شامل موارد زیر است:
- تدوین استراتژی های هوش مصنوعی: آنها باید بر فرصتهایی متمرکز شوند که نوید ارزش قابل اندازه گیری را میدهند، نه تنها هزینه ها را کاهش میدهند و درآمد را افزایش میدهند ، بلکه مزایایی مانند خدمات بهتر به مشتری، ورود به مشاغل جدید و بهبود تجارب کارمندان را نیز به همراه دارند. این نکته حائز اهمیت است که استراتژی ها دارای دید انسان محور نسبت به هوش مصنوعی باشند تا ماشین ها بتوانند در کنار یکدیگر و برای مردم کار کنند.
- 2. ایجاد ساختارهای حاکمیتی: شرکتها باید به طور پیشگیرانه کار کنند تا اطمینان حاصل شود که تصمیم گیری برای ذینفعان شفاف است، هوش مصنوعی اطمینان پیدا میکند، از سوگیریها و خطاهای داده محور جلوگیری میکند، و شخصی است و قادر به پشتیبانی مناسب و حساس از زمینه، به روشی شبیه به تعامل با انسان.
3– ایجاد و حفظ کاربردهای مسئولانه هوش مصنوعی: با توجه به قدرت و پتانسیل بالقوه آن، نگرانیهای اخلاقی مربوط به هوش مصنوعی باید در هر کاری که شرکتها با فناوری انجام میدهند، در هم آمیخته شود. این به معنای ایجاد اخلاقی سیستمهای هوش مصنوعی و سپس ارائه نظارت برای اطمینان از عملکرد صحیح این سیستم ها در طول زمان است، حتی زمانی که برنامههای هوش مصنوعی یاد میگیرند و رشد میکنند. برای موفقیت، شرکتها باید تلاشهای مربوط به اخلاق خود را در همان اوایل اعمال کنند زیرا هوش مصنوعی به طور فزایندهای به تجارت و جامعه میپردازد.
به طور خلاصه، هوش مصنوعی در دنیای واقعی فعالیت میکند. شرکتهایی که در این زمینه ها راه حلی پیدا نمیکنند ممکن است تلاشهای هوش مصنوعی خود را کمتر از انتظار ببینند یا کاملاً شکست بخورند. این عامل به نوبه خود میتواند مشتریانی را عصبانی کند، کارگران را از خود بیگانه کند، اعتبار برند را تضعیف کرده و فرصتهای شغلی را از بین ببرد و باعث شود شرکت ها در رقابت برای گشودن پتانسیل های تجاری گسترده شرکت از رقبا عقب بمانند.