درحال حاضر تکنولوژی روز به روز در حال پیشرفت است و شرکت ها و سازمانها برای سوددهی و و عقب نماندن از رقبای خود نیاز به پیشرفت و تکنولوژی دارند. این سودهی مداوم به بکارگیری تکنولوژی بستگی دارد. یکی از این تکنولوژیهای پیشرفته و کارآمد، هوش تجاری است. عبارت هوش تجاری یا به اختصار BI یکی از پرکاربردترین مفاهیم به کار رفته در کسب و کارهای امروزی است.
از هوش تجاری به منظور تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش استفاده میشود. تصمیمگیری بر اساس دانش ارائه شده توسط هوش تجاری سبب بهبود عملکرد سازمان میشود. سازمانهایی که از هوش تجاری در کسب و کار خود استفاده میکنند با توجه به امکانات محدودی که در اختیار دارند میتوانند به بهترین نتایج ممکن دست پیدا کنند. هوش مصنوعی بیشتر در بخش مدیریتی سازمانها مورد نیاز است و پس از آن تصمیمات گرفته شده توسط مدیران بالاتر به بخشهای زیرین منتقل میشود.
تصمیمگیری بر اساس هوش تجاری به سه بخش زیر قابل تقسیمبندی است:
جمعآوری داده و اطلاعات مورد نیاز: این دادهها را میتوان از پایگاه داده یا اطلاعات نرمافزارهای موجود جمعآوری نمود. اطلاعات جمعآوری شده در پایگاه داده تحلیلی یا انباره داده ذخیره میشوند.انباره داده، نقطهی شروع فرآیند هوش تجاری است. دادههای ذخیره شده در انباره از نظر دو بعد مکان یا موقعیت کاربران و زمان فروش دارای اهمیت هستند. ذخیرهی دادهی جمعآوری شده طی فرآیند ETL صورت میگیرد. دادهها در پایگاه داده طبقهبندی میشوند.
تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده و تصمیمگیری بر اساس آنها: در این مرحله هوش تجاری وارد کار میشود و فرآیند تحلیل و پردازش دادههای طبقهبندی شده را آغاز میکند. ابزارهای به کار گرفته شده توسط هوش تجاری برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده عبارتند از: گزارش، داشبورد، چارت، نقشه، گراف و ابزارهای دیگری که اطلاعات و داده خام را به نمایش در میآورند.
به کارگیری نتایج گرفته شده و نظارت بر آنها: در مرحله آخر نتایج به دست آمده از تحلیل داده به سطوح بالاتر تحویل داده میشود. در صورت عدم استفاده از هوش تجاری در کسب و کارها، حجم دادههای مورد نیاز برای تصمیمگیری بسیار زیاد است و به همین ترتیب، تجزیه و تحلیل این دادهها و پردازش آنها نیز بسیار پیچیده و دشوار خواهد بود. هوش تجاری با صرفهجویی در زمان و هزینه، فرصتهای جدیدی را برای رشد و پیشرفت در اختیار سازمان قرار میدهد و به این ترتیب، میزان سوددهی سازمان افزایش مییابد.
یکی از عوامل مهم در به کارگیری هوش تجاری در یک سازمان، زیرساخت سازمانی یا فرهنگ سازمان است که نقش بسیار حساس و مهمی را در موفقیت سازمان ایفا میکند. به طور کلی میتوان گفت که هوش تجاری دو بعد مهم دارد: بعد فنی و بعد فرهنگی.
بعد فنی هوش تجاری اصولا به ساخت انباره و عملیات مربوط به تجزیه و تحلیل داده بستگی دارد و به طور کلی در سه بخش شناخت وضعیت سازمان، طراحی انباره داده و تهیه گزارش تعریف میشود.
اما بعد فرهنگی به تحلیل صحیح نیازمندیها و تفکر سازمانی مربوط میباشد. بعد فرهنگی به زیرساختهای رفتاری اساسی در سازمان نیاز دارد. مواردی از قبیل تلقی سازمان از اطلاعات، نوآوریهای به کار گرفته شده در سازمان و نوع تفکر سازمانی در خصوص این اطلاعات و نوآوریها ،ارتباطی به نرمافزارهای مورد استفاده در هوش تجاری ندارند بلکه همگی مبتنی بر زیرساخت و فرهنگی هستند که سازمان در نظر گرفته است.